loading...

سایه های بیداری

سرای دلشدگان

بازدید : 192
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 12:22

تشخیص - تفکیک

تشخیص ، همیشه هست و جایز .

اما تفکیک ، می‌بایست یک بار اتفاق بیفتد .

اگر مدام در حال تفکیک باشی

همانند آشپزی خواهی بود که یک عمر در حال تفکیک سنگدانه از حبوبات ، و حاصل کار ، تکرار مکررات و فقط یک آش ، و همه چیز در آن مخلوط است و دوباره نیاز به تفکیک . و تو در این تفکیک ، آنقدر بیهوده دور خود خواهی چرخید تا عمرت به سر آید .

حذف اعتقادات موروثی و الغایی بیهوده و کذایی

و جایگزینی اندیشه‌های متفکرانه و پاسخگو

و خلق باورهای نو و پویا

همان یک بار تفکیک است که می‌بایست یک بار برای همیشه اتفاق بیفتد .

اینکه بنشینی و سالها از عمرت را صرف تفکیک اعتقادات الغایی بکنی که اصالت و هویت آن دچار شک و تردید شده و تو هنوز آنها را باورهای خود میدانی ، آب در‌هاونی می‌کوبی که نه آبش متعلق به توست و نه‌هاون آن . تا وقتی آن آب و‌هاون را کنار نگذاری و خود آیینۀ تمام نمای خود نباشی

به قول زنده یاد اخوان :

تو !‌‌‌ای ترسای پیر پیرهن چرکین

نه از رومی‌، نه از زنگی

سنگ تیپا خوردۀ رنجور و

نغمۀ ناجوری

و شاید

دشنام پست آفرینش ....

چگونه همسر خود را ببوسیم؟
بازدید : 213
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 20:25

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، یا ، ، ،

، ،
، 
،
،

، ، ،

TAEMIN 2nd Concert - T1001101
بازدید : 212
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 20:25

پاسخ:

با سلام و عرض ادب

و تشکر از حضورتان در کلبۀ محقرم

قدم رنجه فرمودید و منور

گاهی دلم میخواهد بروم جلوی آینه بایستم و با دستهای خودم ، خودم را خفه کنم و توی آینه هم این کشتار دلنشین را تماشا کنم . مثل الان . یک ساعت زور زدم دو سطر جواب بنویسم و دست آخر به جای ذخیره ، انصراف را زدم . حالم بسیار تماشاییست . دوباره می‌نویسم . هر چند که هرگز اولی نخواهد شد .

سوالی به این فراخی ؛ نه در توان پاسخ من میگنجد و نه در توان این کلبۀ محقر

نیاز به هندوانه‌های بیشمار است و یلداهای بلند و چندین دستگاه کامیون و خاور . ( لبخند )

ولی حسب وظیفه ، کوتاه عرض میکنم در حد توان نداشته ام .

اعتقاد و عدم اعتقاد من به تکامل ، هرگز ، بود و نبود آن را زیر سوال نخواهد برد .

اما بی اعتقاد هم نیستم . البته در مقیاس فهم خودم .

در مورد تاکید شما به « از بین میرود » ، من بیشتر « تجزیه » و « تغییر ماهیت » و « در قالبی جدید در آمدن » را می‌پسندم . البته شاید این دیدگاه به این دلیل است که مولانا میگوید :

از جمادی مردم و نامی‌شدم

وز نما مُردم به حیوان بر زدم

مُردم از حیوانی و آدم شدم

پس چه ترسم ، کی ز مُردن کم شدم ؟

حملۀ دیگر بمیرم از بشر

تا بر آرم از ملائک پر و سر

بار دیگر از ملک قربان شوم

آنچه اندر وهم ناید ، آن شوم

لذا اگر منظورتان مثلا منقرض شدن برخی حیوانات مثل دایناسورها و وبلاگ نویسان عصر یخبندان می‌باشد ، با شما هم عقیده ام . ( لبخند )

در مورد « آیا انتخابی برای این مسیر تکامل وجود دارد یا نه » باید خدمتتان عرض کنم که کلمۀ انتخاب ، ما را به حوزۀ جبر و اختیار خواهد برد و راستش دروغ چرا ؟ برای آدم بی سوادی مثل من ورود در این حوزه ، خالی از خطر نیست . خصوصا که آن سوی این حوزه شما باشید . اما از آنجا که یکی از بزرگترین حماقتهای بشر ، ترس است ؛ لذا برای خروج از بن بست ترس ، خطر آن را به جان میخرم و در محضر شما زانوی ادب میزنم و سراپا گوش جان . و البته در مقالی دیگر و کلامی‌نو .

در مورد « جریان آب در نهایت از هر مسیری برود ، بالاخره به دریا میرسد » کمی‌با هم اختلاف خواهیم داشت که امیدوارم مشمول تحریم هندوانه از جانب شما نباشم ( لبخند )

قبول هر مسیر برای بنده کمی‌مشکل است .

اگر این رود مورد نظر شما از زمینهای نمک خیز و شوره زار عبور کرد چی ؟

در دراز مدت ، دریای تمثیلی شما ، به یک دریای عاری از هر گونه جانداری تبدیل نخواهد شد ؟

اینکه هدف دریا باشد و ما برای رسیدن به آن ، وسیله را توجیه کنیم ، کمی‌برایم قابل قبول نیست .

اگر درست و غلط وجود نداشت که جهان هستی کاملا بی معنی و مفهوم بود .

منظورم همان تضاد است ( درست و غلط )

شما همین درست و غلط و یا تضاد را از جهان هستی بگیرید

در یک چشم به هم زدنی همۀ ارکان آن به کلی منهدم و نابود می‌شود .

درست و غلط یک تضاد است . یک تقابل است . مثل نور و ظلمت . شب و روز - خیر و شر . و ...

من سوادم قد نمیدهد در این مورد بیشتر توضیح بدهم

لذا تقاضا دارم در این مورد به مقدمۀ دفتر ششم مثنوی مراجعه بفرمائید

و البته فرصتی و رخصتی برای پی گرفتن این مسئله در گفتاری دیگر .

با هندوانه‌های بیشتر البته ( لبخند )

TAEMIN 2nd Concert - T1001101
بازدید : 214
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 20:25

پاسخ:

عشق در ذات خود ثابت است .

( مگر اینکه به چیزی منسوب شود که کاستی و فزونی بگیرد )

و اگر آن را مثلاً x بگیریم

و اگر ناتوانی را از 1 تا 10 در نظر بگیریم

در این حاصل ضرب :

1 ضربدر x مساوی 1x

مضروب عشق شما ، 1 ناتوانی است . نتیجه اینکه شما با فهمی‌معادل 1 ناتوانی با عشق مواجه هستید

و اما در این حاصل ضرب :

10 ضربدر x مساوی 10x

مضروب عشق شما 10 ناتوانی است . نتیجه اینکه شما با فهمی‌معادل 10 ناتوانی با عشق مواجه هستید

چون عشق را معادل x گرفتیم و همانطور که عرض کردم : عشق در ذات خود ثابت است مگر اینکه منسوب به چیزی باشد .

پس :

10x به منزلۀ این نیست که شما 10 تا عشق دارید . عدد مضروب عشق با معیار « ناتوانی » در نظر گرفته شده . پس شما 10 ناتوانی عشق دارید . و هر چقدر عدد این ناتوانی بالا برود ، نشان دهندۀ فهم کمتر شما از عشق است .

همانطور که می‌بینید حاصل ضرب متغیر است .

1x

10x

TAEMIN 2nd Concert - T1001101
بازدید : 221
پنجشنبه 14 اسفند 1398 زمان : 10:04

ساده تر از ساده‌‌‌ای بر در و همسایه‌ها

بی تو ندانی چه رفت ، بر سر و هم سایه‌ها

ساغر و پیمانه هم ، رشک بَرَد بر رخت

هیچ تو را گفتمت ؟ مست کنی باده‌ها

سه شنبه 13 اسفند 98

کلاه ماهی بزرگه گم شده
بازدید : 209
چهارشنبه 13 اسفند 1398 زمان : 13:59

دندانه‌ها برای آرایش

و دندانها برای دریدن است

و این

تفاوت یک شانۀ دخترانه

با آرواره‌های ماست

دو شنبه 12 اسفند 98

نتایج انالیز 13 اسفند 1398
بازدید : 216
سه شنبه 12 اسفند 1398 زمان : 19:24

افسانه‌ها از آنجا پدید آمد که انسانها به انکار واقعیتها پرداختند

و خوابها از آنجا شروع شد که انسانها مفهوم افسانه‌ها را نفهمیدند

و بیداری ، یک رویای دست نیافتنی

دوشنبه 12 اسفند 98

Little aunt's wedding with a loved one

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 68
  • بازدید کننده امروز : 46
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 72
  • بازدید ماه : 76
  • بازدید سال : 76
  • بازدید کلی : 4985
  • کدهای اختصاصی